مدیریت ایرانی
وبلاگ تحصصی دانشجویان پیام نور ارومیه
جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:47 ::  نويسنده : عبداله

روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده . راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .

استادپرسید : ” مزه اش چطور بود ؟ ”
شاگردپاسخ داد : ” بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش ”
پیر هندو از شاگردش خو
است یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه .
رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
استاداین بار هم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : ” کاملا معمولي 
بود . ”
پیرهندو گفت : ” رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب .”

جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:46 ::  نويسنده : عبداله

 كمانگير پير و عاقلي در مرغزاري در حال آموزش تيراندازي به دو جنگجوي جوان بود. در آن سوي مرغزار نشانه ي كوچكي كه از درختي آويزان شده بود به چشم مي خورد. جنگجوي اولي تيري را از تركش بيرون مي كشد. آن را در كمانش مي گذارد و نشانه مي رود. كماندار پير از او مي خواهد آنچه را مي بيند شرح دهد.

مي گويد: «آسمان را مي بينم. ابرها را. درختان را. شاخه هاي درختان و هدف را.» كمانگير پير مي گويد: «كمانت را بگذار زمين تو آماده نيستي

جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد .كمانگير پير مي گويد: «آنچه را مي بيني شرح بده
جنگجو مي گويد: «فقط هدف را مي بينم
پيرمرد فرمان مي دهد: «پس تيرت را بينداز. تير بر نشان مي نشيند
پيرمرد مي گويد: «عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد نشانه گيريتان درست خواهد بود و تيرتان بر طبق ميلتان به پرواز در خواهد آمد.» ،تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نميشود.اما مهارتي است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است.
بر اهداف خود متمركز شويد.
تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نمي شود. اما مهارتي است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است

جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:45 ::  نويسنده : عبداله

مشكلات خود را بر آستین های خود آویزان نكنیم تا همه شاهد آن باشند و درباره آن صحبت كنند . اگر احساس كنید كه می توانید با فریاد ، آه وناله ، و چه كنم چه كنم مشكلات را تخفیف بگیرید ، پس بدانید دراشتباه هستید .

 

 

 

 

 

 

 

 

گاهی خداوند به من می گوید كمی آهسته تر من هم دارم حرف می زنم .

جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:44 ::  نويسنده : عبداله

  •  

 كلاه فروشي روزي از جنگلي ميگذشت. تصميم گرفت زير درخت مدتی استراحت کند.لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شدکه کلاه ها نیستند . بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند. فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را از سرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید... که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاه ها را بطرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد. سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش تعريف كرد و تاكيد كرد كه اگر چنين وضعي برايش پيش آمد چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل ميگذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت, میمون ها هم این کار را کردند. نهایتاً کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند. یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از سرش برداشت و در گوشي به او گفت : فکر می کنی فقط تو پدر بزرگ داری.

نکته : رقابت سکون ندارد

جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:43 ::  نويسنده : عبداله

در علوم نظريه اي هست به نام " اثر پروانه"   يا "Butterfly Effect" . خلاصه آن اين است كه حتي حركت بالهاي يك پروانه بر روي حركت و موقعيت اجرام آسماني اثر ميگذارد. مشاهده و نمايش و محاسبه اين اثر كار ساده اي نيست .دلپذير ميكند.   اگر فيلم سينمايي تقاطع (‌Cross) را ديده باشيد ، آنهم همين موضوع را نشان ميداد.... اگر نديده ايد توصيه ميكنم ببينيد....

مطلبي كه من  ميخواهم توجه شما را به آن جلب كنم اينست كه روي ميز صبحانه ، هنگام عبور از كنار همسايه ، موقع سبقت گرفتن از يك ماشين ، موقع روبرو شدن با يك همكار ، زمان مشاهده يك كار ارجاع شده ، در هنگام پاسخ به يك تلفن و يا يك مذاكره و جلسه و...... ميتوانيم سلام كنیم ،  لبخند بزنيم ، كلام مهر آميز بگوييم ، عكس العمل مثبت انجام دهيم و گره گشايي كنيم  يا بر عكس با سردي ، غرور ، خودخواهي ،  بي اعتنايي ، حرف سردي بزنيم ، حركت تلخي انجام دهيم ، منفي بافي كنيم و در جريان امور سد ايجاد كنيم ....در همه اين حالت ها هم محاسبه و مشاهده نتيجه عمل مان بر روي زندگي خودمان و ديگران كار ساده اي نيست ....ولي اين نظريه ما را بيدار ميكند كه بدانيم اثر اعمال ما بر روي جامعه ،  شخص مقابل و خودمان در مرزي كه فكر ميكنيم محدوده نيست ....بلكه اين اثر بسيار قابل توجه است و حتي ممكن است مثل چكاندن ماشه يك اسلحه ؛ روشن كردن فتيله يك بمب ، استارت يك موشك ، زدن جرقه يك آتش سوزي ، انداختن گلوله اوليه يك بهمن ............. موجب تغييرات عظيم غير قابل مقايسه با اثر اوليه عمل ما شود.....در ست است كه اين اتفاق هميشه نمي افتد .............ولي آن پروانه هم هنگام نشستن روي آينه اتومبيل نتيجه آنرا نمي توانست حدس بزند...و هنوز هم نميداند نتيجه كدام بار نشستن او به اين جا ختم ميشود....
 در زمينه امور اجتماعي نيز همين است هر عمل كوچك ما چه خوب چه  بد ، مثل  تخلف رانندگي ، غلط املايي ، ...... رعايت حفظ و نظافت محيط زيست .... اثر شگفت انگيز و غير محاسبه اي در اين جهان هستي دارد .....
 اگر از اين زاويه به  پندار ، گفتار ، داوري ،  كردار و ........  خود نگاه كنيم ، خيلي بايد مواظب باشيم ! چون زندگي فعلي و دنياي امروز نتيجه نيك و بد آنها در گذشته است ....و دگرگوني آن تمام گيتي را دگرگون ميكند
جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:42 ::  نويسنده : عبداله

1- اگر می خواهید کارکنانتان بزرگ بیندیشند، گام های بزرگ بردارید.                                                             (مایکل دل ، نویسنده کتاب بی واسطه از دل)

2- دورانی پر خطر پیش روی غول های دنیای کسب و کار قرار دارد ، مگر آن که در راه و روش خود باز نگری نمایند.
(چارلز هندی ، نویسنده کتاب پیل و پیشه)

3- تنها خروج از سر مستی های گذشته بینش های تازه می آفریند.
(اندرو گرو ، نویسنده کتاب تنها بی پروایان پایدارند)

4- انسان در بازی گاهی می برد و گاهی چیز یاد می گیرد.
(رابرت کیوساکی-شارون لچتر ، نویسندگان کتاب با بای دارا.با بای نادار)

5- تغییر را نمی توان مهار کرد، ولی می توان از آن پیش افتاد.
(پیتر دراکر، نویسنده کتاب چالش های مدیریت در سده 21)

6- مدیران امروز با سازمان هایی سر و کار دارند که هیچ شباهتی به سازمان های گذشته ندارند. جوامع و سازمان ها در صورتی قادر به دوام هستند که عمیقاً تغییر کنند.
(چارلز هندی، نویسنده کتاب خدایان مدیریت)

7- تنها امتیاز رقابتی سازمان ها در سده 21 بر خورداری از کارکنان فرهیخته و ارزش مند است و بهره برداری از این کارکنان بزرگ ترین چالشی است که مدیران در این سده با آن رو به رو هستند.
(مایکل ارمسترانگ، نویسنده کتاب مدیریت منابع انسانی)

8- اگر شما فرهنگ را هدایت نکنید، فرهنگ شما را هدایت می کند.
(ادگار شاین ، نویسنده کتاب فرهنگ سازمانی)

9- بازاریابی امروز نه بر محور امکانات تولیدی سازمان، که بر اساس تامین رضایت مشتری استوار است.
(فیلیپ کاتلر ، نویسنده کتاب کاتلر در مدیریت بازار)

10- اعمال شما با صدایی بلند تر از گفتارتان سخن می گویند.
(استیفن رابینز، نویسنده کتاب کلیدهای طلایی مدیریت منابع انسانی)

11- مدیر هر سازمانی بالاترین نقش را در تبدیل هوشمندی افراد به کارکرد موثر و سودمند دارد.
(مارکوس باکینگهام-کورت کافمن ، نویسندگان کتاب گام نخست رهیدن از قانون های کهنه)

12- جامعه قبل از هر چیز مجموعه ای از افراد و سر گذشت زندگی ان هاست.
(پیتر دراکر، نویسنده کتاب ماجراهای یک مشاهده گر)

13- تقلید مو به مو از رقیب، بهترین فرصت برای از دست دادن سرمایه است.
(تام پیترزف، نویسنده کتاب مدیران بر جسته سخن می گویند)

14- بزرگ بیندشید. بزرگ عمل کنید.بزرگ باشید.
(کن بلانچارد ، نویسنده کتاب مدیریت بر قلب ها)

15- ما کار عظیمی در مقابل خود داریم. ما نیاز داریم تا کسب و کارهایمان را از نظر اطلاعاتی با سواد کنیم.
(پیتر دراکر، نویسنده کتاب مدیریت در جامعه)

16- بزرگ ترین کشف عصر ما این است که:انسان ها می توانند با اصلاح نگرش های ذهنی خود زندگانی خویش را اصلاح کنند.
(جان ماکسول ، نویسنده کتاب مدیریت نگرش)

17- اولین روش بر آورد هوش یک فرمانروا این است که به آن هایی که در اطرافش گرد آمده اند، بنگرد.
(جان ماکسول، نویسنده کتاب پرورش کارکنان)

18- تمایز یک محصول باید در راستای ذهنیت مصرف کننده صورت گیرد ،نه مخالف آن.
(جک تراوت ، نویسنده کتاب تمایز یا نابودی)

19- در تمام طول تاریخ بشر، منشا کامیابی دست یابی به منابع طبیعی مانند زمین طلا و نفت بوده است. ناگهان ورق برگشته و دانش به جای آن نشسته است.
(لستر تارو  ، نویسنده کتاب ثروت آفرینان)

20- آن هایی که از جای خود می جنبند، گاهی می بازند. آن هایی که نمی جنبند، همیشه می بازند.
(لستر تارو ، نویسنده کتاب جهانی شدن)

21- اگر همه چیز مهم باشد، پس بدان که هیچ چیز مهم نیست.
(پاتریک لنچیونی ، نویسنده کتاب چهار دغدغه مدیران )

22- توان افزایی به مدیران امکان می دهد تا از دانایی ، مهارت، تجربه و انگیزه همه افراد سازمان بهره برداری کنند.
(کن بلانچارد ، نویسنده کتاب سه کلید توان افزایی)

23- موفقیت اغلب باعث غرور شده و غرور منجر به شکست می شود.
(جک تراوت ، نویسنده کتاب شرکت های بزرگ.مشکلات بزرگ)

24- رهبری هنر گوش دادن به دیگران است.چنان چه به سخنان کسی خوب گوش فرا ندهید، نمی توانید درون و روان او را بشناسید.
(رابرت کیو ساکی، شارون لچتر، نویسندگان کتاب کارراهه با بای دارا)

25- سازمان های بر جسته بایستی نه تنها متفاوت بودن کارکنان از همدیگر را بپذیرند، بلکه باید برای این تفاوت ها سرمایه گذاری کنند.
(مارکوس باکینگهام-دونالد کلیفتون ، نویسندگان کتاب گام دوم کشف توانمندی ها)

26- یک مشتری خوشحال احساسش را به سه نفر می گوید.اما یک مشتری نا راضی بیست نفر را با خبر می کند.
(سایبر چاود هاری ، نویسنده کتاب معجزه شش سیگما)

27- هنر بازاریابی امروز فروش یخچال به اسکیمو نیست ، بلکه اسکیمو را به عنوان یک مشتری خشنود همواره در کنار خود داشتن است.
(دان پیرز-مارتا راجرز ، نویسندگان کتاب بازاریابی تک به تک)

28- می توان رهبر مردم نبود، ولی آنان را دوست داشت .اما بدون عشق به مردم نمی توان آن ها را رهبری کرد.
(جان ماکسول ، نویسنده کتاب رهبری)

29- رهبری یعنی هنر جلب پیروی داوطلبانه دیگران.
(جیمز لویس، نویسنده کتاب رهبری پروژه)

30- توجه به موقع به تغييرات كوچك به تو كمك ميكند كه خود را براي تغييرات بزرگتري كه در راه است آماده كني.

جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:41 ::  نويسنده : عبداله

شما چطور مي‌فهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟

روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب مي‌کنيم و يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار مي‌گذاريم و از او مي‌خواهيم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگ‌ تر است.
روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زير آب وان را بر مي‌دارد... شما مي‌خواهيد تختتان کنار پنجره باشد؟
1. راه حل هميشه در گزينه هاي پيشنهادي نيست.
2. در حل مشکل و در هنگام تصميم گيري هدفمان يادمان نرود . در حکايت فوق هدف خالي کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پيشنهادي.
3.همه راه حل ها هميشه در تير رس نگاه نيست
جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 19:40 ::  نويسنده : عبداله

همه ی ما با افرادی روبه رو شده ایم که کنترل احساساتشان را سر کار از دست می دهند، درها را می کوبند، سر همکاران یا مشتریان فریاد می زنند و چیزهایی میگویند که خیلی زود پشیمان می شوند.
اشخاصی را دیده ایم که در جلسات کاری نمیتوانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند چون با عقاید و نظراتشان مخالفت شده است یا اینکه فرد دیگری را به جای آنها نشانده اند.
از وقتی بچه بودیم به ما می گفتند "مثل یک مرد رفتار کن" و جلوی فوران احساساتت را بگیر، حال می بینیم که بسیاری از همکارانمان سر کار به خاطر عدم توانایی در فرو نشاندن خشم و عصبانیت و احساساتشان دست به از بین بردن خود و اعتبارشان می زنند. در اینجا می خواهیم به نکاتی اشاره کنیم که با کمک آنها می توانید جلوی احساسات منفی و عصبانیت هایتان را سر کار بگیرید و همچنان موفق سر کار خود باقی بمانید.
1. کمی قدم بزنید تا عصبانیتتان فروکش کند
در طی یک جلسه کاری، وقتی کسی از سبک مدیریت یا بخش تحت اداره ی شما ایراد می گیرد، عصبانی نشوید. وقتی می بینید که در صدد خشمگین شدن هستید، خود را از آن محل دور کنید. بهانه ای بیاورید و از جلسه بیرون روید تا بتوانید عصبانیتتان را فروکش دهید. اگر برای فروکش کردن خشمتان به خود فرصت دهید می توانید کنترل احساساتتان را دوباره به دست آورید.
2. قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، توضیح بخواهید
با پرسیدن سوال های مختلف وقت را بگذرانید. می توانید از صحبت های دیگران استفاده کرده و سوالاتی از آنها بپرسید. با این کار به آن فرد زمان می دهید که اشتباه خود را تصحیح کند.
3. از قانون ۱۰ ثانیه ای استفاده کنید
هیچ عکس العملی نشان ندهید. اگر می بینید که در یک جلسه ی کاری یا پشت تلفن می خواهید کنترل خشمتان را از دست بدهید، با خود تا ۱۰ بشمارید تا از عصبانی شدنتان جلوگیری شود. قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، واقعیات را بررسی کنید.
4. با کسی که می تواند آرامتان کند حرف بزنید
همیشه کسی را برای درد دل کردن و تکیه کردن داشته باشید، چه داخل و چه خارج از محل کار. در این مواقع سعی کنید که با او بیرون رفته و کمی صحبت کنید. درست نیست که همه ی احساساتتان را در خود نگاه داشته و بیرون نریزید. با این کار سلامتی خودتان به خطر خواهد افتاد. با دوستی صمیمی در مورد این مشکلات صحبت کنید تا او آرامتان کرده و کنترل خود را دوباره بازیابید.
5. برای از بین بردن عصبانیتتان ورزش کنید
اجازه ندهید که تصویر کاریتان با عصبانی شدن و از دست رفتن کنترلتان مخدوش شود. در این مواقع ورزش کمک بسیار خوبی است. به باشگاه بروید و کمی ورزش کنید. مطمئناً همه چیز را فراموش خواهید کرد.
6. ببینید چه چیز باعث عصبانیتتان می شود
آگاه باشید که در چه موقعیت هایی کنترل خود را از دست داده و عصبانی می شوید. وقتی فهمیدید که چه چیز منجر به عصبانیتتان می شود در صدد جلوگیری از ایجاد چنین موقعیت هایی برآیید. یا اینکه یاد بگیرید که چطور با این موقعیت ها کنار بیایید تا موقعیت کاریتان خدشه دار نشود.
7. همکارانتان را بشناسید
ببینید رفتار هر کدام از همکارانتان چه علائمی دارد. ممکن است خیلی از حرفهای آنها که برای شما مثل انتقاد می ماند، در واقع حکم شوخی داشته باشد. با شناختن شخصیت و رفتارهای همکارانتان، بهتر می توانید با انتقادات آنها کنار آمده و خشم خود را کنترل کنید.
8. واکنش افراد دیگر را پیش بینی کنید
زمانی که می خواهید کار جدیدی را در اداره انجام دهید، واکنش و عکس العمل همکارانتان را پیش بینی کنید. با این کار می توانید بهتر با انتقادات و ایرادهای آنها پس از انجام کار کنار بیایید.
9. خود را برای حفظ آرامش آماده کنید
زمانی که می خواهید سخنرانی انجام دهید، خود را برای هر نوع سؤال و انتقادی آماده کنید. با این کار می توانید حین ایراد انتقادات سایرین آرامش خود را حفظ کرده و به درستی پاسخ منتقدین را بدهید.
10. قبل از نوشتن هر ایمیل نامحترمانه کمی صبر کنید
هیچگاه به دیگران بی احترامی نکنید، حتی اگر حق با شما باشد. آسان است که اجازه بدهیم ابرهای تیره جلوی قضاوتمان را بگیرد. قبل از ارسال هر ایمیل نامحترمانه در پاسخ به انتقادات سایرین یک روز صبر کنید. روز بعد دوباره آن را خوانده و تجدید نظر کنید.
11. در پایان هر روز خشمتان را دور بیندازید
یاد بگیرید که با ترک اداره، عصبانیت های خود را نیز دور بریزید. بعد از کار به کارهایی بپردازید که به آن علاقه داشته و لذت می برید. با دوستانتان بیرون بروید، یا تلویزیون تماشا کنید، با این کار استرستان را از بین خواهید برد.
12. برای طغیان های عصبی خود عذرخواهی کنید
با وجود اینکه قصد بدی نداشته اید، درست نیست که جلسات اداری را با عصبانیت ترک کنید. اگر در حین جلسه عصبانیتتان باعث شده که به کسی بی احترامی کنید، از او معذرت بخواهید. لزومی ندارد که برای عصبانیت خود توضیحی بیاورید، فقط گفتن "من رفتار بدی داشته ام و عذر می خواهم" کافی است تا همه ی سوء رفتارها را از بین ببرد.
13. مثل یک مرد رفتار کرده و جلو بروید
مدیران خوب با شخصیت های استوار، احساساتی قوی نیز دارند. این به این معنی نیست که می توانید اجازه بدهید احساساتتان بر شما غلبه کنند، قضاوت هایتان را تیره کرده و ایجاد مشکل کنند. با شناسایی علائم عصبانیتتان، می توانید آسان تر بر آنها چیره شوید، حتی بدون اینکه کسی بفهمد. احساسات منفی خود را با اعتماد به نفس جایگزین کنید و تعادل احساساتتان را حفظ کنید. در این مسائل عجله نکنید. سالها طول می کشد تا آبرو و اعتبار جمع شود اما برای از بین رفتن آن فقط ثانیه ای کافی است
.

منبع:پرشین استار

    درباره وبلاگ

سلام دوست عزیز ممنون که سر زدی
    موضوعات
    آخرین مطالب
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مدیریتی خبری و آدرس iranmodiriat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 24
بازدید کل : 25432
تعداد مطالب : 253
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Alternative content