مدیریت ایرانی
وبلاگ تحصصی دانشجویان پیام نور ارومیه
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : عبداله
چه اشتباه بزرگیست! مترسک را دار زدند به جرم دوستی با پرنده که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد.
تنهایی ام را کسی شریکـی نیست مطمـئن باش ! دست احتــیاج به سمت تـو که هیـچ ! به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد ! شایـــد کـه تنهایی هایم از تنهایی دق کند
د دست احتــیاج به سمت تـو که هیـچ ! به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد ! شایـــد کـه تنهایی هایم از تنهای تنهایی ام را کسی شریکـی نیست مطمـئن باش ! دست احتــیاج به سمت تـو که هیـچ ! به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد ! شایـــد کـه تنهایی هایم از تنهایی دق کنــــد
ی دق کنــــد
شامپو خریدم روش نوشته: این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید سپس آبکشی کنید! من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم،خدا خیرشون بده آگاهم کردن
مزخرف ترین قسمت خریدن یه گوشی اینه که باید اون شبی که گوشی رو میخری تا صبح بزاریش توی شارژ! اصلن مگه خوابت میبره اون شب؟؟؟
مامانم مسافرته زنگ زده میگه خونه رو تمیزکن . . . . . . . . . . شاید با خاله ت اینا بیایم خبر نداره بعد از دوساعت که داشتم از تشنگی تلف میشدم آخرش از آب گلدون خوردم !! توقعایی دارنا !!
گوگل پسر بود یا دختر؟ خب اون بدون شک دختره، چون اجازه نمی ده یه جمله ای رو کامل کنی، از همون اول شروع می کنه به حدس زدن، و همچنان حدس زدن، لامصــب بعضی وقتا حدسایی میزنه که دهن آدم وا میمونه، مخصوصاً وقتی یکی کنارت نشسته باشه!!!
گشت ارشاد به دخترا: دختره کجا میری؟ میرم به آرایشگاه، مو رنگ کنم، فرنچ کنم، برنز کنم، خوشگل بشم بعد میام تو منو بگیر….!!!
یه ایه امتحانیکشف شده ﻭ آﻧﻬﺎ ﻣﻲ گوﻳﻨﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺎﺯﻛﺮﺩﺍﻧﻴﺪ… ﺍﻳﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻯ ﻛﺎﻓﻲ ﻓﺮﺟﻪ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻤﺸﺎﻥ؟
ای بابا دیروز رفتم یه آیفون ۵ خریدم... پشیمون شدم مگه لامصب از جیب در میاد؟ هیچی دیگه رفتم پس دادم یه GLX گرفتم
یکى از سوالات بنیادین بشر در طول اعصار این بوده که نفر قبلی دمپایى های دستشویی رو چجورى از پاش درآورده که موقع پا کردنش هر کدوم یه وره ؟؟؟
یه موقعی توی مراسم عقد سکه هدیه میدادن
دانشمندان هنوز نفهمیدن چرا ایرانیا وقتی یکی از جای دور بهشون زنگ میزنه با داد حرف میزنن …
محاله ایرانی باشی و این جمله رو نشنیده باشی :
ﻳﻪ ﺳوﺍﻝ ﺑﺪﺟﻮﺭ ﺫﻫﻨﻤﻮ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﻛﺮﺩﻩ ؛ ﺁﺧﻪ ﭼﺮﺍ وقتی ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﻴﺪﻳﻢ ﺍﻧﮕﻠﻴﺴﯽ ۱۶تومن ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﻛﻨﻦ ؟
زندگی به دو دوره تقسیم می شود :
اقا من یه کشف بزرگی کردم : خوب نیست آدم دارایی هاشو به رخ بکشه ولی داداشم اینا یه همسایه دارن که باجناقش یه پراید داره … بعله یه همچین خونواده ی مایه داری هستیم ما ! سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:32 :: نويسنده : عبداله
ایران عوض نخواهد شد، وقتی من عوض نشوم
اول : ایرانی ها لطفا دست کم یک روز در میان حمام بروند.
دوم : ایرانی ها قبل از پرتاب فحش به بیرون ، دهانشان را ببندند و تا بیست بشمرند. بخصوص وقتی توی خیابان و جلوی دیگران هستند.
سوم : هر خانوادهی ایرانی هر روز یک روزنامه بگیرد ، چهارم : هر فرد ایرانی تعهد کند که هر ماه یک کتاب تازه بخواند … حتی خلاصه مبانی لوله کشی عمومی!
پنجم : رانندگان به جای فاصله ی بین شلوار و جوراب دختری در آن طرف خیابان به داشبورد جلوی چشمشان نگاه کنند و سرعت از پنجاه کیلومتر در هیچ شرایطی تجاوز نکند.
ششم : همه به خودشان تلقین کنند که این کسی که می خواهیم کلاهش را برداریم تا شب برای عزیزمان هدیه ببریم ، خودش عزیز یک نفر دیگر است.
هفتم : بفهمیم كه زرنگی ضایع كردن حق دیگران نیست بلكه ،رعایت حقوق دیگران ، رسیدن به حقوق خودمان است؛ هر کس به اندازه ما حق دارد و وقتش با ارزش است
هشتم : بفهمیم كه اگر صاحب یك بوتیك هستیم شغل ما بوتیك دار است یا اگر راننده تاكسی هستیم شغل ما راننده است . نه اینكه همه دزد و كلاهبردار باشیم و از شغلمان فقط برای راهی به رسیدن به كلاهبرداری استفاده كنیم . به شغلمان احترام بگذاریم و بگذاریم دزدی فقط برای كسی باشد كه شغلش دزدی است.
نهم : مردهای ایرانی یک بار برای همیشه قبول کنند که زنها ، جزو املاکشان نیستند و خودشان عقل دارند. عشق و رابطه و آشنایی هم بازی برد و باخت و فتح قلمرو دیگران نیست.
دهم : مردها تمرین کنند که رد عبور زنی را با نگاه شخم نزنند و زنان تمرین کنند که جواب سلام مردان را با خونسردی و لبخند بدهند چون به معنای … نیست.
یازدهم : ورزشکاران ما بعد از باخت به رقیب تبریک بگویند (مثل ژاپنیها) و دهانشان را تا یک ساعت بعد از هر باخت یا برد ببندند. خلاصه این که ظرفیت برد دیگران و شکست خودمان را به دست بیاوریم؛ سعی کنیم جدا از برد یا باخت، باارزش بشویم!
دوازدهم : ایرانیها به جای تمسخر شکل ظاهری و نوع حرف زدن سیاستمداران، فکر کنند که ایراد واقعی کار آن شخص در کجاست. همین!
سیزدهم: به نمایشگاه کتاب اگر می روند برای (کتاب) بروند. به خیابان فرشته می روند برای (عبور) از خیابان فرشته باشدو در کل به هر قبرستانی می روند برای خاطر (همان قبرستان) باشد.
چهاردهم: تمرین کنیم که میانبری که ممکن است ذرهای کسی را دلخور کند، مصداق بارز دزدی است؛ حتیالمقدور میانبر نزنیم. همانطور كه فكر می كنیم عمل كنیم . فراموش نكنیم ریا كه اكنون عادت و عرف جامعه شده است درواقع یك بیماری اجتماعی و از آسیب شناسی بسیار جدی برخوردار است.
عزیزان، کسی که این مطالب را نوشته است شاید خود نیز دچار این مشکلات است. همه ما در رفتارمان مشکلاتی داریم. ولی باید بپذیریم در مثبت یا منفی بودن کشورمان نقش اصلی را خودمان ایفا می کنیم سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:29 :: نويسنده : عبداله
ناخن مصنوعي ، مژه هاي مصنوعي، موهاي مصنوعي، رنگ پوست مصنوعي و عجیب است وهنوز................... عده اي از خانمها گلايه مي كنند كه "مردان واقعي" پيدا نمي كنند!! سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:29 :: نويسنده : عبداله
داستان خلقت زن
(هدیه ای به بانو های ایرانی)
---------------------
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز میگذشت.
فرشتهای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی م...یفرمایید؟"
خداوند پاسخ داد:
"دستور کار او را دیدهای؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسهای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند."
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
"این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید."
خداوند گفت :
"نمی شود!!
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،
یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد."
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
"اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی."
"بله نرم است، اما او را سخت هم آفریدهام.
تصورش را هم نمیتوانی بکنی که تا چه حد میتواند تحمل کند و زحمت بکشد."
فرشته پرسید :
"فکر هم میتواند بکند؟"
خداوند پاسخ داد :
"نه تنها فکر میکند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد."
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
فرشته پرسید :
"اشک دیگر برای چیست؟"
خداوند گفت:
"اشک وسیلهای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، ناامیدی، تنهایی، سوگ و غرورش."
فرشته متاثر شد:
"شما فکر همه چیز را کردهاید، چون زنها واقعا حیرت انگیزند."
زنها قدرتی دارند که مردان را متحیر میکنند.
همواره بچهها را به دندان میکشند.
سختیها را بهتر تحمل میکنند.
بار زندگی را به دوش میکشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه میپراکنند.
وقتی خوشحالند گریه میکنند.
برای آنچه باور دارند میجنگند.
آنها میرانند، میپرند، راه میروند، میدوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در میآورد
زنها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و میدانند که بغل کردن و بوسیدن میتواند هر دل شکستهای را التیام بخشد.
کار زنها بیش از بچه به دنیا آوردن است،
آنها شادی و امید به ارمغان میآورند. آنها شفقت و فکر نو میبخشند
زنها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
خداوند گفت: "این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!"
فرشته پرسید: "چه عیبی؟"
خداوند گفت:
"قدر خودش نمی داند . . ."
![]()
ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺻﺒﺢ ﻋﺮﻭﺳﯽ ، ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻮﺍﻓﻖﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﻨﻨﺪ.
ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺴﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ،ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ،ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ.
ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻌﺪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ.ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ.
ﺍﺷﮏ ﺩﺭﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﮔﻔﺖ:ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ
ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻮﻥ ﺑﺎﺯﻧﮑﻨﻢ.
ﺷﻮﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﯾﺸﺎﻥ ﮔﺸﻮﺩ.ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ.
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺩ.ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺷﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ.ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ،
ﭘﺪﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﻔﺼﻠﯽ ﺩﺍﺩ.
ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺘﻌﺠﺒﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ ؟ ﻣﺮﺩ ﺑﺴﺎﺩﮔﯽ ﺟﻮﺍﺏ
ﺩﺍﺩ:ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻮﻥ ﮐﺴﯿﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻪ!
سلامتی همه دخترای با محبت ♥
![]() "عاشق" که میشوی ، همه چیز "بی علت" می شود ... و تمام دنیا "علـت" میشود ، تا "عـشق" را از تو بگیرد .. [ پنجشنبه پانزدهم فروردین 1392 ] [ 22:47 ] [ joojoo ]
![]() مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت
آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم . یقین داشته باش که:به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم! سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:22 :: نويسنده : عبداله
به ازای هر یک زن ...
که به او برچسب " خیــــــابانی " زده میشود ...
پنجــــــاه "مرد خیابانی "وجود دارد که...
از آن زن ... یک "زن خیـــابانی " بسازد ....
سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:20 :: نويسنده : عبداله
زن رو باید بغل کرد و بی دلیل بوسش کرد
حتی وقتی آرایش نداره،
موهای دست و پاش یه کم در اومده
دو روز وقت نکرده ابروهاشو برداره
وقتـــی لباس تو رو پوشیده
و خودشو گوله کرده تو تخت
تو جای خالی تو که هنوز گرمای تنتو داره
که سرشو فرو کرده تو بالشت
که بوی تنتو با لذت
با هر نفسش بکشه توی ریه هاش
زن رو باید بغل کرد و تو بغل نگه داشت
و با همه شلختگی ظاهریش عاشقاااااانه بوسش کرد
تا احساس امنیت کنه
که مردش همه جوره دوسش داره...
یارو یه مرغِ مینا خریده، بعد فهمیده نره، سینا صداش میکنه ....
دیشب که خوب می خوردین
این چی چیه آوردین ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گروه بانوان در مراسم پاتختی در هنگام باز کردن کادو :|
....
من شخصاً ؛ حضرت نوح رو به خاطر اون یه جفت پشه ای که با خودش داخل کشتی برد ، نمی بخشم :| [ دوشنبه سیزدهم خرداد 1392 ] [ 16:37 ] [ joojoo ]
ديشب با دوس دخدرم حرف ميزدم ازش پرسيدم: عزيزم چي تنته؟ گفت: من تاپ و شلوارک تنمه، تو چی پوشیدی؟ جواب دادم : شلوار كردیِ قهوه ای با يه ركابیِ آبیِ شل! نميدونم چرا قطع كرد فكر كنم بابا و داداشش تو خونه كت و شلوار ميپوشن و کراوات میزنن!
شما هم وقتی اس ام اس رو اشتباهی به یکی دیگه می فرستین
یارو توی هواپیما میره داخل کابین خلبان با تهدید میگه برو فرانکفورت سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:7 :: نويسنده : عبداله
دقت کردین بعضی وقتا پشه ها یه جایی از بدنمونو نیش میزنن که خودمون هم نمیدونستیم همچین جایی داریم؟!:)))
دیدی درد نداشت؟ یعنی اون همه اشک ماله شوق بوده؟؟! سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : عبداله
تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ "تبلـــورت" مهم است ...! اهل کجا بودنت مهم نیست ،"اهــل و بـجـا" بودنت مهم است ...! منطقه زندگیت مهم نیست ، "منطــق زنـدگـیت" مهم است ...! وگذشته ی زندگیت مهم نیست ؛ امــروزت مهم است که از چه گــذشتـه ای وچه چیزی برای فــرداهایت میسازی.. سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 23:3 :: نويسنده : عبداله
کسی که بیشتر از همه دوسِت داره بدون دلیل شایـــد هر روز باهات دعواش بشه !! امّا وقتی که ناراحتی ، با “همه ی دنــیــا” می جـنگه تا به ناراحـتــیت پایان بده پس قدرشو بدون تا دیر نشده !!! سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 21:57 :: نويسنده : عبداله
خنگول سیم کارت دوقلو میگیره بایکیش به خودش پیام میده: سلام عزیزم،دلم برات تنگ شده! بایکیش جواب میده:ببخشید شما؟ سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 21:57 :: نويسنده : عبداله
![]() رنگ چشم سبز رنگ چشم سبز نشان دهنده آن است که صاحبان آن شخصيتي قوي و اراده اي بالا دارند. در تصميم گيري ها، خيلي محکم عمل کرده و تا حدي خود راي و مغرور هستند.اين افراد اعتماد به نفس بالايي دارند و در کمک به ديگران سعي مي کنند تا آخرين توان خود را مصرف کنند. رنگ چشم آبيدارندگان چشم هاي آبي داراي نگاهي عميق بوده و شخصيتي حساس و شفاف دارند. اين افراد به راحتي فکر و نظر خود را به ديگران تحميل مي کنند و به همين نسبت جرات و شجاعت ويژه اي هم به خرج مي زنند. قابل توجه است که بيشتر چشم آبي ها طبيعت و احساساتي هنري و ملموس دارند. رنگ چشم مشکيصاحبان چشمان مشکي انسان هايي رويايي هستند که در فضاي شاعرانه اي زندگي مي کنند و همچنين بسيار دست و دل باز هستند. بسيار سعي مي کنند با هر چه دارند به ديگران کمک کنند .اين افراد همچنين داراي خلق و خوي اجتماعي و احساسات ظريف هستند. رنگ چشم قهوه ايچشم قهوه اي سنبل مهرباني و محبت است و هر چه تيره تر باشد مهر و محبت صاحبش بيشتر است. چشم قهوه اي ها بسيار خون سردند و هر چه را که مي خواهند به راحتي تصاحب مي کنند. چنين به نظر مي رسد که اين افراد معناي عصبانيت را نمي شناسند و از آرامشي تمام نشدني بهره مندند. رنگ چشم خاکستريصاحبان چشم هاي خاکستري دو دسته هستند ، يا از شخصيتي آرام و با اعتماد به نفس برخوردارند و يا شخصيتي عصبي و انقلابي دارند و هميشه به دنبال آرامش مي گردند ولي در مجموع انسان هايي سرسخت و سنگين دل هستند. رنگ چشم عسليبا وجود اينکه چشم عسلي ها انسان هايي خوش قلب هستند ولي با ديگران صريح نيستند. اين افراد هميشه به دنبال دوست مي گردند. چشم عسلي ها معمولا از کودکي روي پاي خود بزرگ شده و دوست ندارند به ديگران تکيه کنند.
![]() دانشمند ژاپنی کشف کرده است که آب زمزم دارای خصوصیات منحصر به فردی است که در آبهای معمولی دیگر یافت نمی شود. به گزارش «تقریب»، دکتر “مساروا ایموتو”، دانشمند ژاپنی تأکید کرد: تحقیقات علمی بسیاریکه به وسیلة تکنولوژی نانو بر روی آب زمزم انجام شده است، نشان می دهد هیچ یک از خواص این آب قابل تغییر نیست و اگر یک قطره از آب زمزم به ۱۰۰۰ قطره از آبهای معمولی اضافه شود، آن آبها خواص آب زمزم را به دست خواهند آورد. این دانشمند تحقیقات بسیاری را بر روی آب زمزم انجام داده و به این نتیجه رسیده است که آب زمزم، آبی با برکت و منحصر به فرد است و بلورهای آن شبیه هیچ آب دیگری نیست و به هیچ وجه خواص آن تغییر نمی کند. وی که پایه گذار نظریه تبلور ذرات آب است، می گوید: جملة “بسم الله الرحمن الرحیم” که در قرآن کریم وجود دارد و مسلمانان آن را در ابتدای کارهای خود یا در هنگام غذاخوردن و یا موقع خواب بر زبان می آورند، تأثیر عجیبی بر بلورهای آب دارد. به گزارش سایت محیط، وی می افزاید: زمانی که بسم الله الرحمن الرحیم گفته می شود، تغییرات عجیبی دربلورهای آب رخ داده و آنها بسیار زیباتر می شوند، لذا می توان با گذاشتن کاستی از تلاوت قرآن کریم در کنار آب، آن را زیباتر و با صفاتر نمود.
شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:37 :: نويسنده : عبداله
کامپيوتر دختره يا پسر؟؟؟ مدتها اين بحث داغ بوده که کامپيوتر دختره يا پسر؟ خلاصه رای گيری ميکنن و يه نتايجی به اين شکل به دست مياد .محکوم نکنید بابا آماره ديگه:)) دخترها گفتند کامپيوتر مذکره ! به اين دلايل: - وقتی بهش عادت ميکنيم؛ فکر ميکنيم بدون اون نميتونيم کاری بکنيم . -با اونکه اطلاعات زيادی دارند ؛نادونن!بدون برنامه آماده هیچ کاری نمیکنن! -قراره مشکلات رو حل کنن ؛اما اغلب مشکل خودشونن! -همين که بهشون عادت میکنیم ؛ کاراييشونو از دست ميدن ! - نگاه کردن به history شون معمولا باعث ميشه شاخ دربياريم ! پسرها گفتند کامپيوتر مونثه! به اين دلايل: -به غير از خالقشون کسی از منطق درونيشون سر در نمياره! - فهميدن زبونشون مستلزم سالها رنج بردن و تلاش کردنه! -وقتی با هزار زحمت زبونشونو یاد میگیریم تازه میفهمیم یه زبون جدید اومده!
-همین که پایبندش بشیم باید همه پولمونو خرج خرید
لوازم جانبیش کنیم!!!
۵-دائم باید update شون کنیم وگرنه کاراییشونو از
دست میدن!
شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:34 :: نويسنده : عبداله
دستمال کاغذی به اشک گفت
قطره قطره ات طلاست
یک کم از طلای خود خرج میکنی؟
عاشقم!!با من ازدواج میکنی؟؟
اشک گفت:
ازدواج اشک و دستمال کاغذی
تو چقدر ساده ای
خوش خیال کاغذی
توی ازدواج ما تو مچاله میشوی
چرک میشوی و تکه ای زباله میشوی
پس برو و بی خیال باش
عاشقی کجاست؟
تو فقط دستمال باش
دستمال کاغذی دلش شکست
گوشه ای درون جعبه اش نشست
گریه کرد و گریه کردو گریه کرد
در تن سفید و نازکش دوید
خون درد
آخرش دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرک و زشت مثل این و آن نشد
رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت
چونکه در میان قلب خود
دانه های اشک کاشت. شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : عبداله
شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:30 :: نويسنده : عبداله
وقتی پسر ها واسه اولین بار وارد دانشگاه می شند یه دوره هایی رو طی می کنند تا به قول معروف تو دانشگاه جا بیوفتند و برند تا فارغ التحصیلی . ادامه مطلب رو از دست ندید . خیلی باحاله .
![]() برچسبها: تهران مرکز, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, مجتمع نیایش, دانشگاه آزاد اسلامی, دانشکده فنی نیایش ادامه مطلب سیر تکاملی آقا پسرای دانشجو !![]() شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:29 :: نويسنده : عبداله
هنگام درس دادن استاد سر کلاس : رم ۱: اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد. به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!). در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند! به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام! با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه! (اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید. پس: یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند. ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی). کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد. خیلی تابلو میشوند! عاشق میشوند! مشروط میشوند!!! به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند! مشروط میشوند! دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند. (من لذت می برم میبینم این جوونا …….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است. رم ۱: اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد. به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!). در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند! به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام! با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه! (اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید. پس: یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند. ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی). کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد. خیلی تابلو میشوند! عاشق میشوند! مشروط میشوند!!! به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند! مشروط میشوند! دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند. (من لذت می برم میبینم این جوونا …….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.
شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:24 :: نويسنده : عبداله
اهل دانشگاهم
رشته ام علافیست جیبهایم خالی ست پدری دارم حسرتش یک شب خواب! دوستانی همه از دم ناباب و خدایی که مرا کرده جواب. اهل دانشگاهم ،آزاد اسلامی ( مایه شرمساریست هرچند بهتر از بیکاریست) قبلهام استاد است جانمازم نمره! خوب میفهمم سهم آینده من بیکاریست ((چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید)) باید از آدم دانا ترسید! باید از قیمت دانش نالید! وبه آنها فهماند که من اینجا فهم را فهمیدم و شعور واقعی را دیدم من به گور پدر علم و هنر خندیدم! کار ما نیست شناسایی هردمبیلی! کار ما نیست جواب غلط تحمیلی! کار ما شاید این است که مدرک در دست فرم بیگاری هر شرکت بیپیکر را کنیم دست به دست چکنیم ما دیگر زندگی این است شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:24 :: نويسنده : عبداله
![]() بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟!مولوی او که سر زده ، دوش به خوابم آمده گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود ! استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود ! مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود ! مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود ! هر چه بگی برای او ، خشم و غصب سزای او چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نمیشود رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود؟ توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود !!! شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:23 :: نويسنده : عبداله
بنگر که چگونه قلبم را با انفوزین دکستروز ۵۰ ٪ زنده نگه داشته ام!!ای کاش زودتر بیایی و این آنژیوکت فراق را از شریان کرونر قلبم Dis کنی!!! (...) جان از آن روزی که عدسی چشمانم به سمت عنبیه ی چشمان تو تحدب یافت تا به امروز که این نامه را برایت Order می کنم،لحظه ای خواب به چشمانم راه نیافته است. (...) بیا و بنگر که حتی لحظه ای غدد لاکریمال پلک فوقانی ام از فعالیت باز نایستاده اند و در فراقت چشمانم دچار Lacrimation شده اند!!! هر گاه به یاد روز های زیبایی که با هم بودیم می افتم،قلبم دچار تاکی کاردی و نفسهایم دچار تاکی پنه میشود. Love من به یاد آر شب هایی را که برای قلب خسته ام آنکال بودی و با Order تلفنی ات CPR اش می نمودی!!! بیا و بار دیگر مرا بروفن و ناپروکسن باش!!! بیا که در فراقت محتاج سیتالوپرام و SSRI ها شده ام!!!!! از همان روز اول که رگ چشمانم به رگ چشمانت آناستوموز یافت،از آن روز به بعد بود که خودم را در بیمارستان تخصصی قلب یافتم که در انتظار عمل پیوند قلب تو در بخش (عاشقان۱) بستری شده ام........ Love من ای کاش می دانستم که در کدام بخش این جهان پذیرش شده ای تا با آمبولانس به آنجا می شتافتم و برگه ی ترخیصت را امضا می نمودم!!!! اما افسوس که عضلات چهار سر رانم از بس به دنبالت منقبض منبسط شدند از رمق افتادند و یون کلسیم موجود در شبکه سارکوپلاسمیشان دگر آزاد نمی شود!!! (...) جان نمی دانم که آیا تو هنوز به یاد من هستی یا خیر!؟! اما این را بدان که من همچنان آن عکس رادیولوژی یی را که با هم انداختیم زیر نور فلوروسنت نگاه میکنم و به یادت اشک می ریزم!! هر لحظه که آهیانه مغزم (GA (General Appearance ی تو را به یادم می آورد غدد فوق کلیه ام به ترشح واداشته می شوند و وجودم سراسر آدرنالین میشود!!!!. سخن کوتاه کنم و سرت را بیش از این دچار میگرن نکنم، (...) جان قسم به آنژیوکت و هر آنچه کاتتر می شود، قسم به نیدل تیزی که از وسط قلب عاشقم گذشته است، و قسم به استیجر و انترن و اکسترن و اینترنی که در آرزوی رزیدنتی ست.... که در تمام عمرم،. Heart Rate قلب کوچکم تنها از برای تو ((سمع)) میشود و ریه های خسته ام از برای تو ((دق)) می شوند و گونه های سردم تنها با دستان گرم تو ((لمس)) می شوند!!!. پس بیا و هر چه سریعتر V/S ام را بگیر که عن قریب است در فراق عشق تو DC شوم ...
شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:22 :: نويسنده : عبداله
نکته ای در زبان انگلیسی:
در زبان انگليسي واژه هاي FriEND ( دوست ) BoyfriEND ( دوست پسر ) GirlfriEND (دوست... دختر ) BestFriEND (بهترين دوست) همگي سه حرف END (خاتمه) را بهمراه دارند...
اما کلمه FamILY (خانواده) سه حرف" ILY" را دارد که همان مخفف "I Love You" مي باشد ,, و جالب است بدانيد FAMILY= Father And Mother I Love You ![]()
۱-عموميترين نام در جهان محمد است.
2- اسم تمام قارهها با همان حرفي كه آغاز شده است پايان مييابد. 3- مقاومترين ماهيچه در بدن، زبان است. 4- كلمه «ماشينتحرير» طولانيترين كلمهاي است كه ميتوان با استفاده از حروف تنها يك رديف كيبورد ساخت. 5- چشمك زدن زنان، تقريباً دوبرابر مردان است. 6- شما نميتوانيد با حبس نفستان، خودكشي كنيد. 7- محال است كه آرنجتان را بليسيد. 8- وقتي كه عطسه ميكنيد مردم به شما «عافيت باش» ميگويند، چرا كه وقتي عطسه ميكنيد قلب شما به اندازه يك ميليونيم ثانيه ميايستد. 9- خوكها به لحاظ فيزيك بدني، قادر به ديدن آسمان نيستند. 10- وقتي كه به شدت عطسه ميكنيد، ممكن است يك دنده شما بشكند و اگر عطسه خود را حبس كنيد، ممكن است يك رگ خوني در سر و يا گردن شما پاره شود و بميريد. 11- جليقه ضد گلوله، ضد آتش، برفپاككنهاي شيشه جلوي اتومبيل و چاپگرهاي ليزري توسط زنان اختراع شدند. 12- تنها غذايي كه فاسد نميشود، عسل است. 13- كروكوديل نميتواند زبانش را به بيرون دراز كند. 14- حلزون ميتواند سه سال بخوابد. 15- تمامي خرسهاي قطبي چپدست هستند. 16- در سال 1987 خطوط هوايي «امريكن ايرلاينز» توانست با حذف يك دانه زيتون از هر سالاد سرو شده در پروازهاي درجه يك خود، چهل هزار دلار صرفهجويي كند. 17- پروانهها با پاهايشان ميچشند. 18- فيلها تنها جانوراني هستند كه قادر به پريدن نيستند. 19- در 4000 سال قبل، هيچ حيواني اهلي نبود. 20- بطور متوسط، مردم آنقدر از عنكبوتها ميترسند كه نميتوانند آنها را بكشند
سرفه Cough سرفه يا نشانهاي از يك بيماري است و يا واكنش بدن در برابر تحريكات گلو يا مجاري عبور هوا ميباشد. سرفه ممكن است از سينه با خود خلط بهمراه آورد و بعنوان مثال در هنگام حمله آسم يا سياه سرفه راههاي هوايي را پاكيزه كند كه اين نوع سرفه به سرفه خلطدار معروف است. يك سرفه خشك كه هيچ خلطي توليد نميكند بيثمر است و علت آن هميشه معلوم نيست. عامل تحريك كنندهاي كه باعث سرفه ميشود ميتواند مخاط سينوسهاي عفوني يا ترشحات بيني ناشي از سرماخوردگي باشد كه هردو آنها بداخل و پشت گلو ميچكند. سرفه خشك نيز ميتواند يك راه دفاعي بدن باشد. بدين ترتيب كه جسم فرو رفته و يا چسبيده در ناي را به بيرون پرت كند. از ديگر عوامل ايجاد كننده سرفه، دود سيگار بزرگترها و هواي آلوده ميباشد. اگر افراد بزرگتر در اطراف كودك سيگار بكشند دود آن گلوي كودك را تحريك كرده و موجب سرفه ميشود. البته گاهي سرفه ميتواند از طرف كودكان بعنوان حالتي براي جلب توجه ايجاد شود. شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:13 :: نويسنده : عبداله
یا میدانید ۲۰۰ میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از انها است آیا میدانید یک قطره اب دارای ۱۰۰ میلیاردیا میدانید ۲۰۰ میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از انها است آیا میدانید یک قطره اب دارای ۱۰۰ میلیارد اتم است آیا میدانید یک قطره اب دارای ۱۰۰ میلیارد اتم است آیا میدانید یک قطره اب دارای ۱۰۰ میلیارد اتم استیا میدانید ۲۰۰ میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از انها است آیا میدانید یک قطره اب دارای ۱۰۰ میلیارد اتم است
آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |