مدیریت ایرانی
وبلاگ تحصصی دانشجویان پیام نور ارومیه
جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 18:25 ::  نويسنده : عبداله

 
 


بدون شک همه ما تاکنون دچار این دوره ها شده ایم. بر اثر فشار زیاد در کاری، کلا از زندگی، کار، روابط اجتماعی و همه چیز دل زده، ناراحت و بی علاقه می شویم. به این حالت در اصطلاح بریدن یا برن اوت (burnout) می گوییم.

دقیقا مانند ماشینی پس از گاز دادن فراوان، موتورش منفجر شود. مانند راکتوری که بر اثر فشار آوردن به آن مانند چرنوبیل منفجر شود. مانند طنابی که بر اثر فشار بیش از حد پاره شود. مانند عزیز پشت کنکوریی که پس از درس خواندن فراوان ناگهان دو هفته مانده به کنکور همه چیز را رها می کند.

در این حالت انسان با اینکه می داند باید بیشتر از همیشه کار کند و فشار بیشتری را تحمل کند، اما چون برن اوت کرده، همه چیز برایش بی اهمیت می شود و همه چیز را کنار می گذارد و بدتر از همیشه کار می کند. البته ممکن است او برای همیشه از آن کار زده شود و عطای آینده آن شغل را به لقایش ببخشد. اما معمولا پس از مدتی همه به کار برمی گردند. همه ما بارها با چنین شرایطی مواجه شده و می شویم. این اتفاق کاملا طبیعی است. اما چیزی که یک کارمند عالی را از یک کارمند خوب و یک پشت کنکوری عالی را از یک پشت کنکوری خوب متمایز می کند، مدت زمان سریعتر برگشت به حالت عادی و تعداد کمتر این برن اوت ها است.

همان طور که گفتیم، بسیاری از ما هر چند وقت یک بار دوره های کوچکی از برن اوت را تجربه می کنیم و پس از گذراندن هر کدام از آنها کمی قوی تر و پوست کلفت تر می شویم. در این مقاله به بررسی حالت شدید (و خانمان برانداز) برن اوت می پردازیم و راه های مقابله، و رهایی از آن را معرفی کنیم. در آخر مطلب نیز اشاره کوتاهی به برن اوت های خفیف می کنیم.


بدون شک اکثر شغل ها پر از استرس هستند، اما اگر حس می کنید، نمی توانید تمرکز کنید یا احساس ناراحتی از کارتان دارید، شاید دچار برن اوت (burnout) شده اید. این شرایط ممکن است برای هر کسی اتفاق بیافتد و معمولا به آن بی توجه هستیم، اما شما باید این مشکل را تشخیص داده و تصحیح کنید. در اینجا توصیه هایی برای این کار داریم.


ما معمولا از کلمه بریدن برای این حالت ناراحتی و دل زدگی شدید از کار استفاده می کنیم، که ممکن است از یک تا چند روز یا چند هفته طول بکشد. اما بریدن یا برن اوت واقعی جدی تر از این حرفا است. در اینجا نویسنده لایف هکر از اولین تجربه برن اوت جدی خود می گوید:


من در اولین شغلم در دانشگاه یک برن اوت جدی را تجربه کردم. همیشه حس می کردم که چیزی ایراد دارد زیرا ساعت ها کند می گذشتند و میزان استرس من همیشه بالا بود. اما واقعا نمی دانستم چه بر من می گذرد، تا زمانی که پدر و مادرم به دیدن من آمدند. آنها با دیدن وضع اسف بار آپارتمانم چیزی را که همیشه نادیده می گرفتم، به من نشان دادند. (من واقعا شخص مرتبی هستم و حتی یک نامرتبی کوچک نشانه یک مشکل بزرگ بود.) پس از ترک آن شغل، با واژه برن اوت آشنا شدم. این که من یک مثال کاملا عالی و واضح برای برن اوت بودم و اینکه باید چه کنم تا این مشکل حل شود. گرچه برن اوت می تواند اثرات بدی داشته باشد، اما غیر قابل شکست نیست. شما به راحتی می توانید علایم آن را بررسی، علت را شناسایی و درمان را شروع کنید. (این کار در تمام برن اوت های کوتاه یا دراز مدت اساس یکسانی دارد.) پس اگر موافق باشید برویم سراغ توضیح کامل این سه مرحله (بررسی، شناسایی و درمان).


چگونه علائم برن اوت را بررسی و علت آن را شناسایی کنیم

901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-01.jpg

 


برن اوت به سادگی یک دل زدگی شدید از کار نیست. زمانی که واقعا برن اوت کنید، به جز انجام کارهای حیاتی، کار خاص دیگری انجام نمی دهید. تعطیلات عادی نیروی شما را برنمی گرداند. نه تنها اشتیاق به کاری که باعث برن اوت تان شده است را از دست می دهید، بلکه به انجام سایر کارها نیز بی علاقه می شوید. از لذت ها، لذت نمی برید. از هر مسئله کوچکی عصبانی می شوید. کلا ناراحتید و نمی دانید چرا. شما تمام این ها را حس می کنید و اعتقاد دارید که راهی برای گریز از آنها نیست. علایم زیادی برای برن اوت گفته شده که به طور کلی می توان آن را در موارد زیر خلاصه کرد. احتمالا بعضی یا همه آنها را در برن اوت های خود تجربه کرده اید:


- شخصیتی منفی (اصطلاحا نچسب و بد عنق) پیدا می کنید و معمولا تمایل به انجام کاری ندارید.
- عدم توانایی تمرکز.
- بی علاقگی نسبت به کار روزمره و سایر فعالیت ها.
- احساس ایستایی و در جا زدن.
- احساس بی علاقگی به رفتارهای اجتماعی و بودن با دوستان.
- مشکل شدن انجام عادت های سلامتی مانند ورزش کردن، رعایت رژیم یا خواب منظم.
- احساس اینکه شما هیچ وقت به قدر کافی کار نمی کنید.
- بی اهمیتی و عدم توجه به نیازهای خود و تقدم نیازهای دیگران به نیازهای خود.
- عقاید و اعتقادات شخصی تان کم اهمیت می شوند.
- بی صبری.
- احساس خستگی و فرسودگی دائمی.
- احساس بی مصرف بودن.
- احساس جدا بودن از مردم و چیزهایی که برای تان مهم هستند.
- بی حوصلگی مکرر.
- بیماری های عصبی، مانند سردرد یا مشکلاتی که علت آنها به دلایل علمی، پزشکی و بیماری قابل توجیه نیست.
- و در آخر، انکار مشکلات بالا!


901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-02.jpg

 

با توجه به اینکه گاهی خودتان نمی توانید علایم بالا را در خود پیدا کنید، باید از دوستان و اعضای خانواده برای یافتن این علایم سوال کنید. آنها نه تنها می توانند نظرات مفیدی ارائه کنند، بلکه می توانند مثال ها و رفتارهایی از اینکه چرا شما برن اوت شده اید را بر زبان بیاورند. پس زمانی که بار دیگر برن اوت شوید و آن مثال ها را در خود ببینید، می توانید به برن اوت شدن خود نیز پی ببرید. مثلا ممکن است‌ آنها به شما بگوید که «شما زیاد کار می کنید و ما خیلی کم تو را می بینیم». خصوصا دوستان نزدیک و اعضای خانواده ممکن است بگویند با شما احساس غریبه بودن می کنند و از بودن در کنار شما مانند قدیم لذت نمی برند. با شنیدن این جملات بدانید که شما در بهترین وضعیت مناسب همیشگی خود نیستید و باید به فکر علت باشید.


901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-03.jpg

 

زمانی که متوجه شدید برن اوت کرده اید، باید دنبال علت باشید. در اکثر موارد یافتن علت آسان است، زیرا اغلب اوقات ناراحتی شما مربوط به همان علت بوده و معمولا زمان زیادی در طول روز روی آن می گذارید. نویسنده لایف هکر می گوید: «زمانی که من به علت شغل قبلیم برن اوت شدم، متوجه شدم، توانایی تمرکزم را از دست داده ام. حتی زمانی که کسی با من صحبت می کرد، در حال فکر راجع به مشکلات شغلیم بودم و نگران بابت کارهایی که باید تمام می کردم. در نهایت روزی تصمیم گرفتم تا آن شغل را رها کنم. در آن روز دوستم راجع به یکی از مهمترین مشکلات زندگیش با من صحبت می کرد. زمانی که صحبتش تمام شد، نظر مرا پرسید. من در جواب گفتم “من از شغلم متنفرم.”»


شغل ها تنها علت برن اوت نیستند. گاهی کارهای دیگری نیز باعث برن اوت می شوند، اما شباهت زیادی به شغل دارند. پس برای پیدا کردن علت فقط فکر کنید «چه چیزی بیشتر از سایرین ذهن شما را به خود مشغول کرده است» تا به راحتی جواب را پیدا کنید.


چگونه اثرات برن اوت را درمان کنید

زمانی که شما دریافتید و قبول کردید که واقعا دچار برن اوت شده اید، باید آن را درمان کنید. با توجه به اینکه مدتی طول می کشد تا اثرات برن اوت در رفتار شما ظاهر شود، مدتی هم طول خواهد کشید تا آن اثرات برطرف شوند. شما باید آماده گرفتن تصمیم های جدی (تصمیم کبری) باشید. تصمیم هایی که ممکن است روند زندگی شما را برای مدت طولانی تغییر دهند. خبر خوب این است که با شروع این تصمیم ها و تغییرات، روند بهبودی را نیز در خود حس می کنید. با انجام این تغییرات به نرمی و کندی در طول مدتی طولانی (گاهی تا یکسال یا بیشتر) احساس سلامتی کامل به سراغ شما می آید.


منبع برن اوت را نابود کنید

901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-04.jpg

 

قبل از انجام هر کاری، به دنبال منبع و منشا تمام مشکلات بگردید. منبع، مشکل اصلی است و سایرین به آن وابسته اند. منبع هر چه که بود، باید نابود شود و تمام ارتباط تان با آن قطع گردد. اگر منبع یک شغل است، بدنبال راه حل بگردید و تمام تلاش تان را بکنید تا آن وضع را تغییر دهید. اگر نمی توانید تغییر بدهید، پس زمان آن فرا رسیده است تا استعفا دهید. استعفا در این وضعیت بد اقتصادی و آمار بالای بیکاری بسیار وحشتناک است. پس قبل از آن مطمئن شوید که ذخیره مالی، حداقل برای چند ماه آینده دارید، تا در این مدت به دنبال شغل دیگری باشید.


901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-05.jpg

 

زمانی که دنبال شغل دیگری می گردید، به دو نکته توجه کنید: برنامه کاری و تجربه کاری. اهمیت برنامه کاری برای اطمینان از عدم کار بیش از حد است. در اکثر موارد برن اوت به علت ساعات کاری زیاد و ساعات استراحت کم اتفاق می افتد. از طرف دیگر به تجربه کاری خودتان توجه کنید. ابتدا به سراغ کارهایی بروید که فکر می کنید تجربه و توانایی انجام شان را ندارید. شاید تعجب کنید، اما ممکن است واقعا عاشق یکی از آنها شوید. همچنین به سراغ یکی دو کار که فکر می کنید، توانایی شان را دارید نیز بروید. شاید در آنها بتوانید به راحتی کار مورد نیازتان را پیدا کنید. اگر می توانید سعی کنید قبل از ورود به دنیای کار، مدتی طولانی (هر چقدر که لازم می دانید مثلا یک تا چند ماه) استراحت کنید. گرچه تعطیلات به تنهایی مشکل را برطرف نمی کند اما کمی انرژی برای قدم بعدی تان تولید می کند.


طبعا هر منبع برن اوتی را نمی توان با یک کار بهتر جایگزین کرد. اگر به هر دلیل نمی توانید از آن منبع دوری کنید، باید تا آنجا که ممکن است برای کاهش فشار روحی تان کمک بگیرید. هر جا که امکان دارد از دوستان و خانواده تان کمک بگیرید تا بتوانید زمان بیشتری برای یافتن یک راه حل طولانی مدت بگذارید.


غیرعادی عمل کنید

901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-06.jpg

 

شما احتمالا یک برنامه روتین زندگی دارید. طبعا در زمان برن اوت، هیچ علاقه ای برای دیدن چیزهایی خارج از برنامه روتین زندگی تان ندارید. به راحتی و با انجام یک کار کاملا غیرعادی می توانید تغییر بزرگی در زندگی تان بوجود آورید. اگر معمولا تمام روز را روی یک صندلی می نشینید، بروید و در پارک قدمی بزنید. اگر همیشه تکنولوژیک زندگی می کنید، شطرنج یا سایر بازی های قدیمی را بازی کنید. اگر همیشه صبح زود برمی خیزید، امروز (تا آنجا که ممکن است) دیر بیدار شوید. اگر معمولا تا ظهر می خوابید، سحر خیز شوید. برعکس کردن روتین های زندگی راهی آسان برای احساس تازگی و طراوت است و به راحتی قابل انجام.


سالم زی باشید

901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-07.jpg

 

بدون شک به سلامتی تان بسیار اهمیت می دهید، اما برن اوت این اهمیت را کاهش می دهد. گاهی بسیار مشکل است تا از رفتارهای ناسالم جلوگیری کنید، زیرا اثرات برن اوت معمولا باعث می شود به نیازهای جسمی تان بی توجه شوید. پس در زمان هایی که به شدت نسبت به ورزش و تغذیه مناسب بی میل شده اید، برای انجام آنها حداکثر سعی خودتان را بکنید (تا هر جا که می شود). خیلی آسان می شود به ۳۰ دقیقه ورزش روزانه در سالن تمرین شهر، نه گفت. اما معمولا یک پیاده روی روزانه به مدت ۵ تا ۱۵ دقیقه که می شود آن را در خانه نیز انجام داد، کاری سختی نیست و برن اوت نمی تواند شما را به انجام ندادن آن متقاعد کند. شما بدون نیاز به هر وسیله ای، راه های زیادی برای ورزش کردن دارید ، پس یک ورزش سبک که دوست دارید (مثلا پیاده روی) انتخاب کنید و مدت کمی در روز (۵ تا ۱۵ دقیقه) را به آن اختصاص بدهید. به مرور زمان با انجام ورزش روزانه، سلامت شما کم کم ارتقا می یابد. همچنین هر زمان در میانه کار فرصت دارید، نرمش کنید. تمام مدت پشت میز نشستن برای شما مضر است و انجام این ورزش های کوتاه کمک زیادی به شما می کند. حتی شاید بتوانید راهی پیدا کنید که در محل کار، ورزش مستمر و مفیدی داشته باشید.


901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-08.jpg

 

بهبود وضع تغذیه نیز کمی به شما کمک می کند. با چشم پوشی از بعضی غذاهای مضر کمی بهبود را در زندگی برن اوت شده تان حس خواهید کرد. مانند ورزش کردن، در اینجا هم آرام آرام تغییر را بوجود بیاورید (طبعا اگر به شما بگویند دیگر فست فود -ساندویچ، پیتزا و …- نخور! گوش نخواهید کرد). مثلا برای شروع تمام غذاهای مورد علاقه تان که مرتبا میل می کنید را لیست کنید، سپس ۵ مورد از سالم ترین آنها انتخاب کنید. سعی کنید بیشتر از این پنج غذا میل کنید و کمتر از مواد ناسالم. انجام این کار تغییرات زیادی در رژیم شما بوجود نمی آورد، اما توجه شما را به غذاهایی که می خورید جلب می کند و در نتیجه سالم تر غذا خواهید خورد. پس از اینکه نتایج تغذیه از غذاهای سالم را در خود دیدید، شروع به آشپزی کنید. زمانی که برای خودتان آشپزی کنید، کنترل بیشتری روی سلامت بدن تان دارید (اگر وقت برای آشپزی ندارید، سعی کنید از غذاهای رستورانی به جای فست فودها استفاده کنید.)


901124-www-Narenji-ir-burnout-how-to-fix-09.jpg

 

در نهایت، بهتر بخوابید. اولین علامت های برن اوت خستگی است. شما باید کیفیت (و اگر لازم است کمیت) خواب تان را افزایش دهید، تا احساس بهبودی کنید. استفاده از بعضی تکنولوژی ها به بهبود خواب کمک می کند و می تواند خواب بهتری برای شما به ارمغان بیاورد. 


صبر پیشه کنید

همان طور که قبلا گفتیم، بهبود برن اوت (همچون بهبودی هر بیماری دیگری) زمان بر است. شاید به سرعت احساس بهتر شدن کنید، اما برگرداندن کامل برن اوت یک روند طولانی است و در ضمن انتظار نداشته باشید که تمام عوارض آن به طور کامل برطرف شود. به محض اینکه شروع به احساس بهبودی کردید، انرژی و شادی بیشتری برای ادامه روند پیدا می کنید، پس با تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت به خودتان یاداوری کنید که این یک روند طولانی است. حتی اگر تغییر خاصی در شما ایجاد نشود، فقط با رسیدن به هر کدام از این اهداف احساس پیشرفت و بهبودی، شما را برای ادامه امیدوار می کند. درمان برن اوت واقعی مشکل است، اما اگر تصمیم بگیرید هر کاری می توانید انجام دهید.


برن اوت های خفیف: مضر یا مفید؟!

برن اوت شدید و واقعی شاید در زندگی بسیاری از ما هیچ گاه بوجود نیاید. آنچه که همه ما بارها تجربه اش کرده ایم برن اوت های خفیف هستند و حداکثر چند هفته به طول می انجام اند. طبعا تمامی توصیه هایی که برای شناخت و مواجهه با برن اوت شدید گفته شد، در اینجا نیز سودمند هستند. اما شاید بعضی از آنها (مانند ترک کردن شغل) زیاده روی باشد.


برن اوت های خفیف بیش از آنکه مضر باشند، می توانند مفید باشند. با گذراندن و پیروز شدن بر هر یک از آنها شما قوی تر و پوست کلفت تر می شوید و دیگر با مشکلاتی که باعث برن اوت قبلی تان شده اند، برن اوت نمی کنید.


فرض کنید شما به طور متوسط روزی یک ایمیل دریافت می کنید و جواب می دهید. حالا اگر بر اثر پروژه ای ورودی ایمیل شما، ۱۰ ایمیل در روز شود، قطعا شما یک برن اوت خواهید داشت و شاید چند روز بی خیال جواب به آنها شوید. اما پس از چند روز (هر چقدر سریع تر، بهتر) شما به کار بر می گردید و حالا توانایی شما ۱۰ ایمیل در روز شده. به این توجه داشته باشید، شما هنوز تا رسیدن به مقام رئیس شرکت بزرگی چون مایکروسافت (که روزی هزاران ایمیل دریافت می کند و به راحتی شرکت را اداره می کند) راه زیادی دارید و حداقل به صدها برن اوت نیاز دارید تا به گنجایش او برسید.


پس اگر واقعا شغل تان را دوست دارید و فکر می کنید با گذاشتن وقت و انرژی فراوان روی آن، نهایتا به موفقیت بزرگی می رسید، از کار زیاد و برن اوت نهراسید. زیرا برن اوت همچون «چوب معلم، گل» است و باعث پیشرفت.

جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 18:17 ::  نويسنده : عبداله
 
در يك شركت كامپيوتری پنج آدمخوار به عنوان برنامه‌نويس در يك شركت خدمات كامپيوتری استخدام شدند. هنگام مراسم خوشامدگويی رئيس شركت گفت :شما همه جزو تيم ما هستيد. شما اينجا حقوق خوبی می گيريد و می توانيد به غذاخوری شركت رفته و  هر مقدار غذا كه دوست داشتيد بخوريد. بنابراين فكر كاركنان ديگر را از سر خود بيرون كنيد.
 آدمخوارها قول دادند كه با كاركنان شركت كاري نداشته باشند.
چهار هفته بعد رئيس شركت به آنها سر ‌زد و ‌گفت: "می دانم كه شما خيلی سخت كار مي كنيد. من از همه شما راضی  هستم. اما يكی از نظافت چی های ما ناپديد شده است. كسی از شما می داند كه چه اتفاقی برای او افتاده است؟ آدمخوارها اظهار بی اطلاعی ‌كردند. بعد از اينكه رئيس شركت رفت،رهبر آدمخوارها از بقيه پرسيد: کدوم يك از شما نادونا اون نظافت چی رو خورده؟
يكی از آدمخوارها با اكراه دستش را بالا آورد.
رهبر آدمخوارها ‌گفت: ای احمق! طی این چهار هفته ما مديران، مسئولان و مديران پروژه‌ها را خورديم و هيچ كس چيزی نفهميد و حالا تو اون آقا را خوردی و رئيس متوجه شد! از اين به بعد لطفاً افرادی را كه كار می كنند نخوريد.
جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 18:16 ::  نويسنده : عبداله

اگر به دنبال این هستید که بدانید در جهان امروز به کدامیک از مشاغل نیاز بیشتری وجود دارد به شما توصیه می کنیم که این مطلب را تا به انتها مطالعه کنید.

به گزارش باشگاه خبرنگاران در حال حاضر در دنیا ما مشاغل بسیار زیادی وجود دارد که هر کدام از آنها بخشی از کارهای جامعه انسانی را به انجام می رساند. در هر دوره ای و با توجه به تغییر شرایط سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، رفاهی و فرهنگی و یا بسیاری شرایط دیگر اولویت های مربوط به شغل هایی که به آنها نیاز بیشتری وجود دارد تغییر می کند. در این مطلب قصد داریم تا شما را با شغل هایی که در حال حاضر در سطح جهانی به آنها نیاز مبرمی وجود دارد آشنا کنیم.

پرستاری
شاید برای بسیاری عجیب باشد اما می توان پرستار را شغلی دانست که امروزه بیشترین احتیاج به آن در جهان احساس می شود. با توجه به پیشرفتهای علم پزشکی و در مجموع بالا رفتن سطح رفاه جوامع بشری ما شاهد افزایش میانگین سنی افراد و همچنین افزایش تعداد سالمندان هستیم. در عین حال بروز بیماری های خاص و لزوم سرویس مناسب به بیماران و سالمندان همه و همه بر دوش پرستاران است.

پزشک و پرستار در جهان سوم و مناطق جنگ زده
باید گفت که این یک شغلی از جمله حرفه هایی است که بسیاری ترجیح می دهند به آن فکر نکنند و در نتیجه در بسیاری از زمان این شغل از جمله بخش هایی است که همیشه نیاز به نفراتی دارد. البته باید گفت که حجم کار سنگین در این مناطق بعلاوه خطرات کاملا جدی و مشخص باعث می شود که همیشه گروه کوچکی آماده پذیرفتن این شغلها باشند.

برنامه ریزان کامپیوتری
تا چند دهه پیش کامپیوترها سیستم های بسیار پیچیده ای بودند که تنها در ادارات دولتی و آن هم در بالاترین سطح وجود داشته و در اکثر جوامع تنها عده معدودی برای کار با آنها نیاز بود. امروزه دیگر می توان به جرات گفت که تقریبا تمامی امور زندگی انسان تحت تاثیر کامپیوتر قرار گرفته است و بسیار عقلایی است که برنامه ریزی کامپیوتری و در یک نگاه کلی مشاغل مربوط به رایانه ها را جزء کارهای پرنیاز در جهان امروز قلمداد کنیم.

مربی مقطع پیش دبستانی
بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که دوره پیش دبستانی با توجه به این که اولین مرحله آموزشی کودک به صورت منظم و خارج از محیط منزل است از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. امروزه و با توجه به افزایش جمعیت جهان و همچنین جمعیت کودکان خردسال که به سن مدرسه نزدیک می شوند ، مربی گری در مقطع پیش دبستانی یکی از مشاغل بسیار مهم در حال حاضر در سطح جهان است.

پزشک عمومی و متخصص
در جهان امروز پزشک ، پزشکی و سلامت از جمله مهمترین مباحث مطرح شده هستند. نه فقط پرستاری و بلکه پزشکان عمومی و متخصص نیز در نقاط مختلف دنیا مورد نیاز هستند. باید اذعان کرد که مدت طولانی تحصیل رشته پزشکی و استرس بالای این شغل و همچنین سخت بودن کلی این علم باعث شده است که تعداد خیلی زیادی نتوانند در این رشته به فعالیت مشغول شوند.

راهنمای توریست
امروزه بسیاری از کشورهای جهان بخش زیادی از درآمد خود را از طریق صنعت توریسم به دست می آورند. کشورهایی مثل ترکیه ، اسپانیا ، ایتالیا و بسیاری از کشورهای دیگر به صورت سالانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر از نقاط مختلف جهان هستند که به این کشورها سفر می کنند. در این میان وجود افرادی که بتوانند در طول سفر این مسافران را راهنمایی کنند امری بسیار حساس و مهم است که باعث

جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 18:14 ::  نويسنده : عبداله

خلاصه:

 

امروزه در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات، ادارات و سازمانهاي كارآمد، نياز به بهبود، توسعه و گسترش عمليات اجرايي دارند و تغيير و تحولات سريع محيطي، تحول و بهبود را در موقعيت هاي مختلف اجتناب ناپذيركرده است.

 

درعصر حاضر سازمانهاي پويا براي انجام وظايف خود با مسائل بسياري مواجهند و به تناسب نوع كار، روشهاي اجرايي خاصي را درجهت دستيابي به اهداف خود طراحي و اجرا مي كنند كه باتوجه به تحولات مختلف درزمينه هاي اجتماعي ـ اقتصادي ـ فرهنگي و... يكي از شرايط اساسي درتحقق اهداف و موفقيت دركار به روز نگه داشتن روشهاي انجام كار و بهينه كردن آنهاست.

 

روز نگه داشتن روشهاي انجام كار و بهينه كردن آنهاست.      

 

درحقيقت سازمانها به عنوان سيستمهاي باز بطور دائم درتعامل با محيط قراردارند و اين تعامل با محيط به حدي مهم و حياتي است كه دليل وجودي سازمانها را محيط پيرامونشان تعيين كرده و به آنها فلسفه وجودي مي دهد. ازسوي ديگر، محيط فراروي سازمانها، محيطي متغير و درحال تحول شديد است.

به طوري كه بازنگري درتمامي ابعاد سازماني ازقبيل: ساختار، اهداف وظايف مجموعه قوانين و مقررات، شيوه هاي مديريتي و سيستمها و روشهاي انجام كار و... را اجتناب ناپذير مي كند وفراتر از آن، ضرورت و اهميت اين بازنگري به حدي مهم است كه سازمانها ناگزيرند اين مقوله را دائمي تلقي كرده و با شناخت و تجزيه و تحليل مقتضيات تغييرات جديد، پارامترهاي دروني خود را با آن تطبيق داده و از فرصتهاي به وجودآمده نهايت استفاده را ببرند و آثار منفي تهديدات محيطي را به كمترين حد خود برسانند. تنها دراين صورت است كه ويژگي مهم و حياتي «پويايي» را مي توان به يك سازمان نسبت داد. سازمانهايي كه از اين ويژگي بي بهره بوده و يا ازكمترين حد آن برخوردارند به يك سيستم منفعل تبديل و طي يك دوره زماني به تدريج فرسوده و نهايتاً كارآيي و فلسفه وجودي خود را بطوركامل ازدست خواهندداد.

يكي ازمهمترين جنبه هاي پويايي يك سازمان، بررسي و تجزيه و تحليل مداوم
سيستمها و روشهاي انجام كار است تا ضمن شناسايي و رفع مشكلات و نارساييهاي موجود از انديشه هاي نو و راهكارهاي جديد بهره ببرد. به منظور دستيابي به اهدافي ازقبيل كاهش هزينه هاي سازمان ـ پويايي سازمان و... بازنگري در روشهاي كاري موجود ضروري است. به عبارت ديگر، بررسي و تلاش هدفمند و برنامه دار درجهت بهبود و اصلاح روشهاي كاري از اهم امور محسوب مي شود.

معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي معتقداست كه فراهم آوردن شرايط مناسب براي اصلاح ساختار و نيز اجماع مردم وصاحبنظران و دستيابي به عزم ملي، ضرورتي جدي درموضوع تحول اداري است.

به نظر نگارنده اولين ويژگي تحول، واقع نگري مديران است و ابزارهاي تحول نيز «آموزش ـ مشاوره و تحقيق» هستند.

اگر مديريت را برخورداربودن از «توان ـ دانش ـ بينش و روش» بدانيم مي توان مديريت تحول را «تشخيص ناكارآمدي شرايط حال و بازنگري در شرايط آينده» تعريف كرد. با اين تعريف از مديريت تحول، مديراني كه تمايل به تحول اداري در سازمان و يا اداره تحت سرپرستي خوددارند بايد با برنامه ريزي و اجراي دقيق ـ داشتن روحيه تحقيق و نوآوري، داشتن رويكرد به آينده ، رقابت، صداقت، مشورت و نظرخواهي (الگوشناسي) شناسايي واكنش هاي احتمالي، بردباري و انعطاف پذيري، آموزش و انگيزش دراين عرصه گام بردارند.

اولويتهاي راهبرد تحول اداري

۱ـ منطقي كردن حجم سازمان.

۲ـ آموزش و بهسازي نيروي انساني

۳ـ تكريم مردم و رضايتمندي ارباب رجوع.

۴ـ بهينه سازي سيستمها و روشهاي انجام كار.

۵ـ ارزيابي عملكرد مديريت و بهبود آن.

۶ـ توسعه اتوماسيون اداري و فن آوري اطلاعات.

۷ـ ارتقاي سطح سلامت نظام اداري.


درصورتي كه دريك سازمان و اداره
روش و نوع مديريت برپايه موارد ذيل باشد ضرورت تحول درآن سازمان احساس مي شود:

۱ـ عدم توجه كافي به وظايف اصلي سازمان.

۲ـ توجه به برنامه هاي عملياتي كوتاه مدت به جاي برنامه هاي راهبردي بلندمدت.

۳ـ توجه به ابعادكمي منابع انساني به جاي ابعاد كيفي آنها.

۴ـ عدم احساس مسؤوليت در قبال پاسخگويي در برابر مردم.

۵ ـ كاهش منابع مالي.

۶ـ مرتبط نبودن فعاليتهاي تحقيقاتي سازمان با نيازها و اهداف سازماني.

۷ـ عدم انگيزه كارشناسان و متخصصين در همكاري مستمر و رسمي با سازمان.

۸ـ ناكارآمدي مديريت فعلي.



وظايف كارشناسان بهبود روشها و سيستمها


۱ـ طراحي وتدوين برنامه هاي لازم جهت بررسي و برآورد وضعيت موجود و بهسازي روشهاي مورد عمل متناسب با وظايف و مأموريتها.

۲ـ ايجاد زمينه اجرايي مطلوب براي بررسي و اصلاح روشها.

۳ـ جمع آوري و تدوين روشهاي «اختصاي ـ مشترك و عمومي انجام كار» وارائه پيشنهادات



اصلاحي


«با انجام وظايف فوق مي توان به اهداف ذيل در زمينه تحول اداري دست يافت.

۱ـ تقسيم صحيح و منطقي كار درميان كاركنان.

۲ـ استقرار مناسب ترين روشها و شيوه هاي انجام كار.

۳ـ افزايش كارايي سازمان و كاهش هزينه هاي عملياتي و نيروي انساني.

۴ـ كوتاه ساختن زمان انجام كار و صرفه جويي در وقت مديران.

۵ـ تهيه اطلاعات صحيح و به موقع براي مديران به منظور اتخاذ تصميم مناسب.

در زندگي انسانهاي موفق ۴ عامل وجود دارد كه عبارتند از: تلقين ـ تمرين ـ تدبير و تغيير و مديريت آينده مبتني بر رفتارهاي ابزاري .

«سرعت ـ سهولت ـ صحت و دقت ( رفتاري) و كيفيت قيمت و خدمت ( ابزاري)»

مديريت تحول نيازمند مديران مشكل شناس ـ مشكل گشا و جامع نگر (سيستمي و استراتژيك) است كه در صورت حمايت جدي مديران ارشد از مديران اجرايي و عملياتي و موارد ياد شده مي توان به تحول اداري و رشد مديريت تحول در سازمانها اميدوار شد.
چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 21:4 ::  نويسنده : عبداله


پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟

دختر: سلام. خواهش می کنم ؟ asl plz
پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟
دختر‌: تهران/نازنین/۲۲
پسر: اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.
دختر: مرسی!شما مجردین؟

پسر: بله. شما چی؟ازدواج کردین؟
دختر: نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟
پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟
دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.
پسر: | wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم.
دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟
پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟
دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟
پسر: خیابون دربند. شما چی؟
دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟
پسر : خیابون دربند. خیابون…… کوچه……پلاک….شما چی؟
دختر: اسم فامیلی شما چیه؟
پسر: من؟ حسینی! چطور؟
دختر: چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟
پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده…. آخه می دونین………..
دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!
پسر: عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم!
دختر:‌ او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم.دیگه اسم فریبرزو نیاریا!راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای
پسر: باشه عمه ملوک! بای……
 

چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 20:59 ::  نويسنده : عبداله

 

دخترها
۱. توی ماهیتابه روغن میریزن
۲. اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن
۳. --------- مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن
۴. چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن
پسرها
۱. توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
۲. توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۳. ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
۴. توی ماهیتابه روغن میریزن
۵. توی یخچال دنبال --------- مرغ میگردن
۶. یه دونه --------- مرغ پیدا میکنن
۷. چند تا فحش میدن
۸. دنبال کبریت میگردن
۹. با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
۱۰. ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد!
۱۱. ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
۱۲. --------- مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن
۱۳. چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
۱۴. میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا --------- مرغ میخرن و برمیگردن
۱۵. تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن
۱۶. روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
۱۷. --------- مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن
۱۸. دنبال نمکدون میگردن
۱۹. نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن
۲۰. دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۲۱. نمکدون رو پر از نمک میکنن
۲۲. صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۳. نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
۲۴. بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه
۲۵. چند تا فحش میدن و --------- مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
۲۶. توی ماهیتابه روغن و --------- مرغ میریزن
۲۷. با چنگال فلزی --------- مرغها رو هم میزنن
۲۸. صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۹. سریع برمیگردن توی آشپزخونه
۳۰. --------- مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
۳۱. ماهیتابه رو میندازن توی سینک
۳۲. دنبال ظرفهای مسی میگردن
۳۳. قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و --------- مرغ میریزن
۳۴. چند دقیقه به --------- مرغها زل میزنن
۳۵. یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن
۳۶. چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن
۳۷. یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه
۳۸. روی باقیماندهء --------- مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
۳۹. چند تا فحش میدن و بلند میشن
۴۰. نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن
۴۱. قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن
۴۲. چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن
۴۳. با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن
۴۴. پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن
۴۵. نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن

 

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:35 ::  نويسنده : عبداله

خوب این بار واقعیت رو مینویسیم در مورد خانمها

اطلاعات زیر،‌حاصل یك تحقیق بر روی یك گروه میلیونی از دختران ایرانی است كه در آن رابطه‌ی بین سن و معیار ازدواج مورد بررسی قرار گرفته است

۸ الی ۲۰ سالگی:

حداقل لیسانس داشته باشد،قدبلند،‌خوش بر و رو،‌ خوش تیپ،‌ خوشمزه!،‌ پولدار،‌دارای ماشین (حداقل 206)،‌ترجیحا خارج رفته.

۲۱ الی ۲۴ سالگی:

حداقل فوق دیپلم داشته باشد،‌قد متوسط هم اشكال ندارد، قیافه چندان مهم نیست، تیپ معقولانه، بداخلاق نباشد،‌دارای ماشین (حداقل پراید)، خارج رفته ‌نرفته فرقی ندارد.

۲۵ الی ۲۹ سالگی:

مدرك تحصیلی چندان مهم نیست،‌كار داشته باشد كافیست، قدش خیلی كوتاه نباشد ترجیحا، مهم سیرت است نه صورت!، آدم نباید ظاهربین باشد،‌ دست بزن نداشته باشد همین، ماشین نداشت اشكال ندارد ولی قول بدهد بعدا بخرد.

۳۰ الی ۳۵ سالگی:

مدرك اصلا مهم نیست فقط سواد خواندن و نوشتن داشته باشد كفایت می‌كند، كار داشته باشد، قدش اصلا اهمیت ندارد،‌مهم فهم و شعور است.

۳۶ الی ۴۰ سالگی:

کار داشته باشد كافیست،‌فهم و شعور هم ترجیحا داشته باشد.

۴۱ الی ۵۰ سالگی:

مذكر باشد كفایت می‌كند!

۵۰ الی آخر:

در حال حاضر مشترك مورد نظر در دسترس نمی‌باشد/ نو ریسپانس تو پیجینگ!

در پایان به پسران محترم و عزیز توصیه می‌شود:

توصیه : با توجه به بالا رفتن سن ازدواج دختران كه میانگین آن نزدیك به سی سال است ، زیاد خودشان را برای ادامه‌ی تحصیل، مشكل سربازی،خرید منزل،‌ماشین،‌موبایل و غیره اذیت نكنند؛ چرا كه هم عجله كار شیطان است و هم طبق آمار فوق،‌طرف همینجوری از شما راضی است و نیازی به زحمت اضافه نمی‌باشد!حیف وقت نیست



 

هی میگن ما حق خانمها رو میخوریم تو رانندگی بابا:


من نميگم به خانمها گواهينامه ندينا، فقط بي زحمت واسشون جاده جدا هم درست کنين!!
دیروز نزدیک بود با یکیشون شاخ به شاخ بشم
من نمیدونم تو جاده مانع که نبود پس چرا زیک زاک میرف دختره؟؟؟

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:32 ::  نويسنده : عبداله

خوب برسیم به چند تا جمله و نوزولوژی(دماغ شناسی ) خانمها
خروفسورهای عزیز نینجائولوس و اسپارتاپوکولوس و هلبویپولوس براساس دماغ دخترها را به 4 گروه تقسیم کردن:


*بعضی از دخترها فکر می‌کنند از دماغ فیل افتاده‌اند. توی مهمانی‌ها (فرق نمی‌کند؛ چه عروسی باشد، چه عزا) محل .. به هیچ‌کس نمی‌گذارند. به این گونه از دخترها می‌گویند: «دختران دماغ فیلی». از نظر روان‌شناسی این افراد دچار بیماری «بیش تشکری» هستند و نیاز مبرم به مقدار زیادی «قربان- صدقه» دارند.


*برخی از اینها که به آنها اونها می‌گویند به «دختران دماغ عقابی» مشهورند. اینها همان‌هایی هستند که بابابزرگشان را جلوی چشم بابایشان می‌آورند تا خرج عمل دماغشان را تهیه کنند. این دسته مدام جلوی آینه دماغشان را با خط‌کش و کولیس اندازه می‌گیرند یا از زوایای مختلف از دماغ خود عکس می‌گیرند و با برنامة فتوشاپ آن را ویرایش می‌کنند. اونها روزی چند بار از خدا می‌پرسند: «آخه چرا عقاب رو آفریدی؟» البته این دسته از دختران نسبت به گلابی، لامپ پرمصرف، کوفته تبریزی و هرچیزی که شبیه دماغشان باشد آلرژی دارند.


*دسته‌ای دیگر از دختران وجود دارند که اشکشان توی دماغشان است. البته جسارت نشود، این دسته فکر می‌کنند با دیدن هر چیز باحال یا بی‌حالی باید بزنند زیر گریه و مشکلاتشان را با قدرتِ عجیبِ این مایع شگفت‌انگیز حل بفرمایند. این دختران در رشته آب‌غوره‌گیری کارشناسی ارشد دارند و قادرند با هر قطره اشک فین‌فین کرده و بر مخاطب تأثیر بگذارند. به این دسته «دختران جاری دماغ» گفته می‌شود.

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:30 ::  نويسنده : عبداله

و اما دسته‌ای دیگر از دختران بر خلاف بقیه، نه به سوسک حساسیت دارند و نه از دیدن مورچه توی قندان غش می‌کنند. هیچ پشه‌ای هم نمی‌تواند به آنها لگد بزند. چرا که خودشان اهل لگدپرانی یا به قول استادشان «دفاع شخصی» هستند. برای این دستة اخیر کوبیدن بر فرق سر آقایان مثل آب خوردن است، زیرا با هر عطسه‌شان چهارتا پسر را در هوا معلق می‌کنند و با شاخ بر زمین می‌کوبند، به این گروه از دختران ... هیچی نمی‌گویند، چون جرئتش را ندارند. به‌خصوص پسرها که دنبال نقطه ضعف دخترها می‌گردند تا نقطه ضعف خود را پنهان کنند.

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:28 ::  نويسنده : عبداله

دغدغه های پسر جوان :
کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و ...
دغدغه های دختر جوان :
لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:26 ::  نويسنده : عبداله

مرد دوستی را کشف کرد و عشق اختراع شد

زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!

مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد

زن پول را کشف کرد و « خرید کردن » اختراع شد!

از آن به بعد مرد چیزهای بسیاری را کشف و اختراع کرد

ولی زن همچنان مشغول خرید بود.

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:25 ::  نويسنده : عبداله

زن به شوهرش میگه : تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه...

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:15 ::  نويسنده : عبداله

شوهره میاد خونه به زنش میگه:

من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون

زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است

ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست

شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره

زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟شوهرمیگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره.                                                                                                                                                                                                                                                                                               

     غضنفر به زنش میگه میخوام برای تعطیلات ببرمت دور دنیا       

زنش میگه : نه ! بریم یه جای دیگه.  

                                               

آدما می تونند دختر باشن اما دخترا نمی تونند آدم باشن.

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:10 ::  نويسنده : عبداله

دختري با مادرش در رختخواب

درددل مي کرد با چشمي پر آب


گفت:مادر حالم اصلا خوب نيست

زندگي از بهر من مطلوب نيست


گو چه خاکي را بريزم بر سرم؟

روي دستت باد کردم مادرم!


سن من از بيست وشش افزون شد

دل ميان سينه غرق خون شد


هيچ کس مجنون اين ليلا نشد

شوهري از بهر من پيدا نشد


غم ميان سينه شد انباشته

بوي ترشي خانه را برداشته



مادرش چون حرف دختش را شنفت

خنده بر لب آمدش آهسته گفت:


دخترم بخت تو هم وا مي شود

غنچه ي عشقت شکوفا مي شود


غصه ها را از وجودت دور کن

اين همه شوهر يکي را تور کن!


گفت دختر مادر محبوب من!

اي رفيق مهربان و خوب من!


گفته ام با دوستانم بارها

من بدم مي آيد از اين کارها


در خيابان يا ميان کوچه ها

سر به زير و با وقارم هر کجا


کي نگاهي مي کنم بر يک پسر

مغز يابو خورده ام يا مغز خر!؟


غير از آن روزي که گشتم همسفر

با سعيدوياسر وايضا صفر


با سه تاشان رفته بودم سينما

بگذريم از مابقي ماجرا!


يک سري هم صحبت صادق شدم

او خرم کرد آخرش عاشق شدم


يک دو ماهي يار من بود و پريد

قلب من از عشق او خيري نديد


مصطفاي حاج علي اصغر شله

يک زماني عاشق من شد،بله


بعد جعفر يار من عباس بود

البته وسواسي وحساس بود


بعد ازآن وسواسي پر ادعا

شد رفيقم خان داداش الميرا


بعد او هم عاشق ماني شدم

بعد ماني عاشق هاني شدم


بعدهاني عاشق نادر شدم

بعد نادر عاشق ناصر شدم


مادرش آمد ميان حرف او

گفت: ساکت شو دگر اي فتنه جو!


گرچه من هم در زمان دختري

روز و شب بودم به فکر شوهري


ليک جز آن که تو را باشد پدر

دل نمي دادم به هرکس اينقدر


خاک عالم بر سرت ،خيلي بدي

واقعا که پوز مادر را زدي

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:10 ::  نويسنده : عبداله

دختري با مادرش در رختخواب

درددل مي کرد با چشمي پر آب


گفت:مادر حالم اصلا خوب نيست

زندگي از بهر من مطلوب نيست


گو چه خاکي را بريزم بر سرم؟

روي دستت باد کردم مادرم!


سن من از بيست وشش افزون شد

دل ميان سينه غرق خون شد


هيچ کس مجنون اين ليلا نشد

شوهري از بهر من پيدا نشد


غم ميان سينه شد انباشته

بوي ترشي خانه را برداشته



مادرش چون حرف دختش را شنفت

خنده بر لب آمدش آهسته گفت:


دخترم بخت تو هم وا مي شود

غنچه ي عشقت شکوفا مي شود


غصه ها را از وجودت دور کن

اين همه شوهر يکي را تور کن!


گفت دختر مادر محبوب من!

اي رفيق مهربان و خوب من!


گفته ام با دوستانم بارها

من بدم مي آيد از اين کارها


در خيابان يا ميان کوچه ها

سر به زير و با وقارم هر کجا


کي نگاهي مي کنم بر يک پسر

مغز يابو خورده ام يا مغز خر!؟


غير از آن روزي که گشتم همسفر

با سعيدوياسر وايضا صفر


با سه تاشان رفته بودم سينما

بگذريم از مابقي ماجرا!


يک سري هم صحبت صادق شدم

او خرم کرد آخرش عاشق شدم


يک دو ماهي يار من بود و پريد

قلب من از عشق او خيري نديد


مصطفاي حاج علي اصغر شله

يک زماني عاشق من شد،بله


بعد جعفر يار من عباس بود

البته وسواسي وحساس بود


بعد ازآن وسواسي پر ادعا

شد رفيقم خان داداش الميرا


بعد او هم عاشق ماني شدم

بعد ماني عاشق هاني شدم


بعدهاني عاشق نادر شدم

بعد نادر عاشق ناصر شدم


مادرش آمد ميان حرف او

گفت: ساکت شو دگر اي فتنه جو!


گرچه من هم در زمان دختري

روز و شب بودم به فکر شوهري


ليک جز آن که تو را باشد پدر

دل نمي دادم به هرکس اينقدر


خاک عالم بر سرت ،خيلي بدي

واقعا که پوز مادر را زدي

چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 17:6 ::  نويسنده : عبداله

 

............دخترا نمیتونن

!!!!!ـ با داشتن ران هاي بد ترکيب دامن کوتاه نپوشن و قر ندن

!!!!!ـ با ديدن يک پسر خوشتيپ ميگرن درد نگيرن و غش نکنن

!!!!!ـ قبل از بيرون رفتن از خونه ۳ کيلو پودر به سر وصورت و ته و ماتحت خود نزنن

!!!!!ـ کفش پاشنه ۶۰ سانتي نپوشن و احساس مانکني نکنن

!!!!!ـ با داشتن پاهايي پشمالو جوراب شيشه اي نپوشن و شيلنگ تخته نندازن

!!!!!ـ روزي ۱۴ ساعت با تلفن حرف نزنن

!!!!!ـ زير مانتوي کوتاه٬دامن بلند خال خالي نپوشن

!!!!!ـ روزي ۴۰ هزار تومن آشغال جات نخرن

!!!!!ـ ۲ ساعت به ۲ ساعت لباس عوض نکنن و رنگ و وارنگ نپوشن

!!!!!ـ با داشتن هيکل جنيفري ؟! بندري نرقصن و سينه نلرزونن

!!!!!ـ از دوست پسرهاشون براي هم نگن و لايه اوزون را جر ندن

!!!!!ـ با داشتن چشماي بابا قوري خط چشم نکشن و چشمک نزنن

!!!!!ـ عشوه شتري نيان و ناز نکنن

!!!!!ـ از ۳۰ تا پسر شماره نگيرن و به هر ۳۰ تا زنگ نزنن

سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:, :: 21:38 ::  نويسنده : عبداله

در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی رو میشه در سجیه دید، این شمالیترین شهر دانمارکیهاست ..... جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم میپیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمیشوند و بنابرین این راستا بوجود میاد.

 

mzeh6yv0khmybd2o.jpg
 

و این همان چیزی است که در قرآن آمده است

سورة مبارکه الرحمن
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20) فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)
19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟
22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.

سوره مبارکه فرقان آیه 53:
« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»
و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.

سوره مبارکه فاطر آیه 12:
وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
این دو دریا یکسان نیستند: یکی آبش شیرین و گواراست و یکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خورید، و از آنها چیزهایی برای آرایش تن خویش بیرون می کشید و می بینی که کشتی ها برای یافتن روزی و غنیمت، آب را می شکافند و پیش می روند، باشد که سپاسگزار باشید.

سوره مبارکه نمل آیه 61:
اَمَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿61﴾
[آیا شریکانى که مى‏پندارند بهتر است‏] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن، کوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد، و میان دو دریا برزخى گذاشت؟ آیا معبودى با خداست؟ [نه،] بلکه بیشترشان نمى‏دانند.

    درباره وبلاگ

سلام دوست عزیز ممنون که سر زدی
    موضوعات
    آخرین مطالب
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مدیریتی خبری و آدرس iranmodiriat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 25426
تعداد مطالب : 253
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Alternative content