مدیریت ایرانی
وبلاگ تحصصی دانشجویان پیام نور ارومیه
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:54 :: نويسنده : عبداله
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن ها بزرگ شد. در تمام زندگیش همان کارهایی را انجام داد که مرغها می کردند؛ برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز می کرد. سالها گذشت و عقاب خیلی پیر شد. روزی پرنده با عظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید. او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد. عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکرمی کرد یک مرغ است . دابوت به عنوان جدید ترین متد روانشناسی موفقیت می گوید:"اول از حصار اندیشه پوسیده ای که سالها در آن زندانی بوده اید رها شوید. خود را بیابید،آنگاه آماده پرواز به سوی اهداف بزرگ شوید." نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |